- پهن گوش (پَ)
که گوش پهن دارد. ارفش. (تاج المصادر) : خطلاء، گوسپند پهن گوش. (منتهی الارب)
معنی پهن گوش - جستجوی لغت در جدول جو
- پهن گوش
آنکه دارای گوشی پهن است: خطلا گوسپند پهن گوش
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
گل زنبق، سوسن، برای مثال بر پیل گوش قطرۀ باران نگاه کن / چون اشک چشم عاشق گریان همی شده (کسائی - ۳۳) آنکه گوش های پهن مانند گوش فیل دارد، برای مثال از آن پیل گوشان برآورد جوش / به هر گوشه زایشان سرافکند و گوش (اسدی - ۱۷۱) آنچه مانند گوش فیل باشد
(پَ)
لغت نامه دهخدا
دارای دوشی پهن. دارای کتفی عریض. پهن شانه: بعد از مکتفی خلیفه برادر وی مقتدر پسر معتضد نام وی جعفر بود و کنیت وی ابوالفضل که مادر وی کنیزکی بود رومی نیکوروی... مردی بود... نیکوروی بلندبینی پهن دوش کوتاه ران. (ترجمه طبری بلعمی)
دارای دوشی پهن دارای کتفی عریض پهن شانه: بعد از مکتفی خلیفه برادر وی مقتدر پسر معتضد نام وی جعفر بود... مردی بود... نیکو روی بلند بینی پهن دوش کوتاه ران
کسی که گوش های پهن و بزرگ دارد
پشت گوش افکندن، بی توجهی کردن، بام خانه
گوش تیز و بلند، گوش برگشته و برآمده
از توابع دهستان بندپی بابل
تخته ی مثلثی شکل که در زاویه ی دو دیوار چوبی اتاق قرار گیرد